مدت زیادی بود كه خبری از بازی Spec Ops: The Line نمی شد. بعد از E3 2010 به بعد، 2K Games در مورد این بازی سكوت اختیار كرد. این موضوع در صنعت بازی سابقه بدی داشته است. یا بازی كنسل شده و یا ناشر، دیگر علاقه ای به آن عنوان ندارد، ولی حالا پس از این مدت، این بازی بازگشته و هفته پیش به مطبوعات نشان داده شد.
نكته جالبی كه در بازی وجود دارد، شخصیت ها و جو حاكم بر آن است. بر خلاف Modern Warfare 3 در اینجا سعی نشده که شما همانند یك قهرمان باشید و شخصیت ها و سربازهای بازی، ترس های خود را دارند.
و خیلی گنگ و نه چندان قهرمانانه پیش می روند. در The Line شما در نقش نیروهای ویژه ای قرار می گیرید كه بعد از یك طوفان شن شدید در شهر دوبی به آنجا فرستاده می شوید. همانطور كه در تریلر اخیر بازی مشاهده كردید، دوبی كاملاً ویران شده و همه چیز به هم ریخته است. حال چرا اصلاً شما در دوبی هستید و چرا مردانی را در بازی می بینیم كه اسلحه حمل می كنند و همدیگر را می كشند را در طول بازی متوجه می شوید. ارتش آمریكا سعی می كند تا مردم را از شهر نجات دهد، ولی مأموریت با شكست روبرو می شود و شهر به یك ویرانه تبدیل می شود و از اینجاست كه متوجه می شویم مردی به نام سرهنگ کنراد (Colonel Konrad) یك حركت نظامی در این شهر به راه انداخته است. شما به عنوان سرباز ارشد گروه، گذشته ای با كانرد داشته اید و چند سال با او در یك جبهه جنگیده اید و حال باید با دو همرزم خود موقعیت شهر را بررسی كنید و اگر بازمانده ای هنوز زنده است، او را نجات دهید. كمی بعد متوجه می شوید كه تعداد زیادی نجات یافته در شهر وجود دارند، ولی آن ها آنچنان علاقه ای به شما ندارند. یك موقعیت جدید در شهر ایجاد شده و سرهنگ كنراد قصد دارد كنترل شهر را بدست بگیرد و نظام سیاسی خود را بر آن حاكم كند. او با كشتن و شكنجه مردم عادی سعی می كند قدرت خود را با ظلم و خشونت به آن ها نشان دهد و حتی اعضای گروه خودش هم ممكن است هر لحظه از بین بروند تا فدای قدرت طلبی او شوند. داستان بازی خیلی تاریك است و خیلی هم شبیه به داستان فیلم های دهه 70 و 80 است. فیلم هایی مثل Platoon و خصوصاً Apocalypse Now نمونه های خوبی برای مثال هستند. والت ویلیامز (Walt Williams) نویسنده بازی می گوید: "كاری كه آن فیلم ها انجام دادند، جان بخشیدن به سبك فیلم های جنگی بود. ما هم فكر كردیم كه می توانیم چنین كاری را با سبك نظامی جدید انجام دهیم. ما می خواهیم دستاوردها و حقیقت جنگ را در دو سمت جبهه نشان دهیم. این بازی بزرگتر و تاریك تر از آن است كه شما به عنوان قهرمان حركت كنید و آدم بدها هم در همین حین غیب شوند." برای این كه ایده های ویلیامز به مرحله اجرا برسند، استودیوی Yager در مورد انتخاب ها تصمیم گیری می كند. آن ها به این فكر می كنند كه شما در بازی هر كاری كه انجام دهید، بازتابی هم خواهید دید. ویلیامز می گوید: "بجای این كه اتخاذ تصمیماتی ساده بین خوب و بد را بگذاریم، می خواستیم كاری تازه تر و تأثیرگذارتر در روایت داستان انجام دهیم و بازیكن را خیلی خوب با عكس العمل كارهایش روبرو كنیم." تئوری بازی عالی است، ولی آیا عملی هست؟ مثلاً در یكی از مراحل بازی در حال طی كردن یك مسیر هستید كه وارد یكی از تله های كنراد می شوید. روبروی شما دو نفر از یك میله آویزان شده اند و دو لیزر اسلحه تك تیرانداز روی سر آن ها است. كنراد از شما می خواهد كه یك تصمیم بگیرید. او می گوید یكی از این آدم ها یك انسان معمولی است كه آب دزدیده و كنراد كار او را بسیار بد می داند. دیگری یك سرباز است كه وضیفه اش دستگیر كردن یك شخص بوده كه نتیجه آن به كشتن تمام افراد خانواده آن مرد منجر شده است. كنراد از شما می خواهد كه یكی از آن ها را به عنوان تست بكشید. شما فقط 2 حق انتخاب دارید...
تصاویری از محیط بازی
دانلود
ادامه مطلب ...